تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word)
تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word) دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word)
چکیده
مقدمه
روش تحقیق
جامعه آماری، گروه نمونه و روش نمونهگیری
ابزار گردآوری اطلاعات
یافتههای پژوهش
نتیجهگیری
منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه تحقیق رابطه حرمت خود بر همدلی نوجوانان تحت فایل ورد (word)
ابوالقاسمی، عباس، «اعتباریابی و روایی مقیاس بهره همدلی برای دانشآموزان دبیرستانی»، مجله مطالعات روانشناختی، دوره پنجم، شماره 4، زمستان
احمدی، محمدرضا، «مبانی روان شناختی ارتباط مؤثر والدین با فرزندان در محیط خانواده»، معرفت، مرداد 1385، ش 104، ص 18 – 25
آذربایجانی، مسعود و همکاران، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، تهران، سمت، 1382
آری، دونالد، و دیگران، روش تحقیق در تعلیم و تربیت، ترجمه وازگن، سرکیسیان و دیگران، تهران، سروش، 1380
بازیاری، مهتاب، «بررسی مقایسهای ویژگیهای شخصیتی، عوامل تنیدگیزا، شیوههای مقابله و شرایط اقتصادی و اجتماعی دختران فراری و غیرفراری»،پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه تربیت مدرس، 1380
باعزت، فرشته و صدقپور، بهرام صالح، «مقایسه ابعاد حرمتخود در دانشآموزان نارساخوان و عادی پایههای سوم تا پنجم ابتدائی شهر تهران»، مجله مطالعات روانشناختی، زمستان 1387، ش 17، ص 65 تا 80
براندن، ناتانیل، روانشناسی عزتنفس، ترجمه قراچهداغی، مهدی، تهران، نخستین، 1379
بشارت، محمدعلی، «بررسی رابطه کمالگرایی و حرمتخود در دانشآموزان پیشدانشگاهی»، مجله روانشناسان ایرانی، پاییز 1383، ش 1،ص 21 تا 30
بیابانگرد، اسماعیل، روشهای افزایش عزتنفس در کودکان و نوجوانان، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، 1376
پوپ، الیس، مکهال، سوزان و کریهد، ادوارد، افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان، ترجمه تجلی، پریسا، تهران، رشد، 1374
التمیمی، عبدالواحد محمد، غررالحکم و دررالکلم، قم: نشر مکتبه الأعلام الأسلامیه، 1366
الحرانی، ابومحمدالحسن، تحفالعقول عن آلالرسول(ص)، قم، نشر مکتبه البصیرتی، 1400ق
حرّعاملی، محمدبنحسن، وسائلالشیعه، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1403ه.ق
درویزه، زهرا، «بررسی رابطه همدلی مادران و دختران دانشآموز دبیرستانی و اختلالات رفتاری دختران شهر تهران»، مجله علمی پژوهشی زنان، سال اول، ش 3، زمستان
ذراتی، ایران، امینیزدی، امیر، آزادفلاح، پرویز، «رابطه هوش هیجانی و سبکهای دلبستگی»، مجله تازههای علوم شناختی، شه 29، بهار
رحیمینژاد، عباس، «بررسی تحولی هویت و رابطه آن با حرمتخود و حالت اضطراب در دانشجویان دوره کارشناسی»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، تابستان و پاییز 1380، ش 158 و 159، ص 477 تا 500
رمضانی، ولیالله، شمس اسفندآبادی، حسن و طهماسبی، شهرام، «بررسی پیامدهای هیجانی سبکهای دلبستگی در دانشجویان»، فصلنامه پژوهشی در سلامت روانشناختی، دوره اول، ش اول، بهار 1386
زرشقانی، مسعود، «هنجاریابی و اعتباریابی مقیاسهای همدلی و رفتار مدنی – سازمانی»، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه اصفهان، 1384
شجاعی، محمدصادق، توکل به خدا؛ راهی به سوی همدلی و سلامت روان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، 1383
شجاعی، محمدصادق، «رابطه میزان توکل به خدا با حرمتخود»، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1382
شعاعکاظمی، مهرانگیز، «نقش حرمتخود در رفتار کمکخواهی دانشآموزان»، معرفت، آذر 1383 – ش 84، ص 101 تا 108
شیخ صدوق، محمد بن على بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1403 ه.ق
غضنفری، فیروزه، «رابطه مفهوم خود و سلامت روانی در فرهنگ شرق و غرب»، مجله پژوهش زنان، بهار و تابستان 1385، ش 14، ص 121 تا 140
فتحیآشتیانی، علی، «ابعاد شخصیتی دانشآموزان تیزهوش و عادی»، مجله مدرس علوم انسانی، تابستان 1376، ش 3، ص 47 تا 60
فیضآبادی، زهرا، ولی الله فرزاد و مهرناز شهرارای، «بررسی رابطه همدلی با سبک های هویت و تعهد در دانشجویان رشتههای فنی و علوم انسانی»، فصلنامه مطالعات روانشناختی، دوره 3، ش 2، تابستان
کیومرثی، محمدرضا، «رابطه جهتگیری مذهبی با عوامل شخصیت»، معرفت، اسفند 1382، ش 75، ص 59 تا 77
گلپرور، محسن، عریضی، حمیدرضا و مدنی قهفرخی، سعید، «نقش نگرش به رفاه اجتماعی در رابطه همدلی و گرایش اجتماعی با عدالت اجتماعی»، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال نهم، ش 32، 1388
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، الوفاء، بیروت، 1404ق
مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، دارأحیاء التراث العربی، بیروت،، 1403ق
محمدی ریشهری، محمد، منتخب میزانالحکمه، قم، دارالحدیث، 1383
محمدی، نورالله، «بررسی مقدماتی اعتبار و قابلیت اعتماد مقیاس حرمتخود روزنبرگ»، مجله روانشناسان ایرانی، تابستان 1384، ش 4، ص 313 تا 320
منصور، محمود، روانشناسی ژنتیک؛ تحول روانی از تولد تا پیری، تهران، سمت، 1378
ورثینگتون، اورت ال و دابلیو.بری، جک و پاورت، لس و حیدری، مجتبی (مترجم)، «کینهتوزی، گذشت، دین و سلامتی»، مجله نقد و نظر، بهار و تابستان 1383، ش 33 و 34
Anderson V.L. (1993).Gender differences in altruism among holocaust rescuers. Journal of social Behavior and Personality, 8, 43-
Baron R.A.,& Byrne D. (1997): Social Psychology, 8th ed., Allyn and Bacon
Batson, C. D., Bolen, M. H., Cross, J. A., &Neuringer-Benfiel (1986). Where is the altruism in the altruistic personality Journal of Personality and Social Psychology, 52, 212-
Batson, C.D. (1991). The altruism question: Toward a social-psychological answer. Hillsdale: Erlbaum Associates
Benson, P. and B. Spilka (1973).God image as a function of self-esteemand locus of control. Journal for the Scientific Study of Religion 12: 297-310
Brothers, L. (1990).The neural basis of primate social communication. Motivation and Emotion, 14, 81-
Buie, Dan H. (1981). Empathy: Its nature and limitation. Journal of the American Psychoanalytic Association, 29, 281-
Cheung, C.K. & Lee, J.J. & Chan, C.M . (1994). Explicating filial piety in relation to family cohesion. Journal of social Behavior and Personality, 9, 565-
Coopersmith, S. A, The Antecedents of self Esteem, Sanfrancisco, CA: W. H. freeman,
D’Ambrosio, F, Olivier, M, Didon, D &Besche, C, (2009). The basic empathy scale: A French validation of a measure of empathy in youth, Personality and Individual Differences, 46 (2), 160-
Davis M.H., Luce C., & Kraus S.J. (1994). The heritability of characteristics associated with dispositional empathy. Journal of Personality, 62, 369-
Feshbach, N. D., &Feshbach, S. (1969). The relationship between empathy and aggression in two age groups.Developmental Psychology. P: 127-
Feshbakh, N. D. (1978). Studies of Empathic Behavior in Children, Progress in Experimental Psychology Research. Vol. 8. Academic Press, New York
Freud, Sigmund. (1905). Jokes and their relation to the unconscious. SE, 8: 1-
Greenson, Ralph R. (1960). Empathy and its vicissitudes. International Journal of Psycho-Analysis, 41, 418-
Jolliffe, D & Farrington, D.P, (2006). Developmental and validation of the basic empathy scale, Journal of Adolescence, 29 (4),589-
Kalliopuska, M. (1992).Attitudes towards health, health behavior, and personality factors among school students very high on empathy. Psychological Reports, 70, 1119-
Lucase, R., Diener, E., and suh, E. (1996).”Discriminant Validity of Subjective Well-Being Measures”.Journal of personality and social psychology 73:1141-57
Macmillan, P. (2005). International Dictionary of Psychoanalysis, Volume 1: empathy , Gale, Michigan
Manstead, A, (1992).Gender differences in emotion. In: A. Gale and M.W. Eysenck, Editors, Handbook of individual differences biological perspectives, Wiley, Oxford
McCullough, M. E., Worthington, E. L., Jr, & Rachel, K. C. (1997).Interpersonal forgiveness in close relationships. Journal of Personality and Social Psychology, 75, 321-
Monto, M., Zgourides, G. & Harris, R. (1998). Empathy, Self-Esteem, and the Adolescent Sexual Offender, Sexual Abuse: A Journal of Research and Treatment, Volume 10, Number 2, 127-
Reber, A. S. (1995). Dictionary of psychology.London, Penguin Books. Second edition, P
Salovey, P, Stroud, L R, Woolery, A and Epel, E S (2002). “Perceived emotional intelligence, stress reactivity, and symptom reports”, Psychology and Health, vol. 17 no.5, pp.611–627
Sroufe, L. A. (1989). Relationships, self, and individual adaptation. In A. J. Sameroff& R. N. Emde (Eds.), Relationship disturbances in early childhood: A developmental approach (pp. 70-94). New York: Basic Books
Strayer, J & Roberts, W, (1989). Children’s Empathy and Role Taking: Child and Parental Factors, and Relations to Prosocial Behavior, Journal of Applied Developmental Psychology, Volume 10, Issue 2, P 227-
Tice, D.M., Bratslavsky, E., &Baumeister, R.F. (2001). Emotional distress regulation takes precedence over impulse control: If you feel bad, do it! Journal of Personality and Social Psychology, 80, 53-
Trobst K.K., Collins R.L., &Embree J.M. (1994). The role of emotion in social support provision: Gender, empathy and expressions of distress. Journal of social and Personal Relationships, 11. 45-
Ungerer, J.A., Dolby, R., Waters, B., Barnett, B., Kelk, N., &Lewin, V. (1990). The early development of empathy: Self-regulation and individual differences in the first year. Motivation and Emotion, 14, 93-
Waterman,A.S (1992).Identity as an aspect of optimal Psychological funtioning-in Adams,G.R.,Gullotta, T.P.,Montemayor,R(eds), Adolescent identity formation-sage publication
Widlcher, Daniel. (1993). L’analyse cognitive du silence en psychanalyse: Quand les mots viennentàmanquer. Revue internationale de psychopathologie, 12, 509-
چکیده
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه سطح حرمت خود با همدلی دانشآموزان مقطع سوم دوره راهنمایی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشآموزان مقطع سوم راهنمایی بخش روزانه شهر قم از هر دو جنس (مذکر و مؤنث) تشکیل میدهند. از تمام جامعه آماری، تعداد 220 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. شایان توجه است که در این تحقیق، از نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که: رابطه معناداری بین متغیرهای حرمت خود و همدلی، وجود ندارد، اما متغیر حرمت خود و زیرمقیاسهایش، رابطه منفی و معناداری با زیرمقیاس اندوه شخصی و رابطه مثبت و معناداری با زیرمقیاس دیدگاهپذیری دارند. این پژوهش نشان میدهد که جنسیت، با میزان همدلی رابطه داشته و میزان همدلی دختران بیش از پسران است.
کلیدواژهها: همدلی، حرمت خود، نوجوان.
مقدمه
در خلال نیم قرن گذشته، «حرمت خود» بهعنوان یکی از سازههای اصلی شخصیت، همواره مورد توجه روانشناسان بوده است. که حرمت خود برای انسان، به منزله سرمایه ارزشمند حیاتی، از عوامل پیشرفت و شکوفایی استعدادها و خلاقیتهاست. بهطور کلی فرایندهای شناختی، احساسات، انگیزهها، برقراری روابط با یکدیگر، شیوه زندگی، تصمیمها و انتخابهای انسان بهطور قابل توجهی، تحت تأثیر میزان حرمت خود و اعتماد به نفس افراد است. حرمت خود بر همه سطوح زندگی انسان تأثیر میگذارد. نتایج برخی از تحقیقات حاکی از آن است که چنانچه نیاز انسانها به حرمت خود ارضا نشود، نیازهای گستردهتر، مانند نیاز به خودشکوفایی و پیشرفت یا درک استعداد بالقوه، محدود میماند. دو نیاز اساسی بشر که در بیشتر نظریههای روانشناسان و نیز پژوهشهای آنها درباره خصوصیات روانی انسان مشاهده میشود، نیاز به حرمت خود و احتیاج به احساس امنیت است،1 ازاینرو حرمت خود بالا و همخوانی خود، شاخصهای اصلی بهداشت روانی تلقی شدهاند
حرمت خود از جمله مفاهیمی است که بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران در چند دهه اخیر بدان توجه کرده و یکی از موضوعهای مهم جنبههای فردی، اجتماعی و روانشناختی است. موضوع حرمت خود از نظر قدمت، از مباحثی که عالمان و فیلسوفان تعلیم و تربیت در گذشته داشتهاند، نشئت میگیرد. در طول هزاران سال گذشته، گزارشهای تاریخی، دیدگاههای فیلسوفان و اندیشمندان بر این مطلب گواهی دارند که برای انسان هیچ حکم ارزشیای مهمتر از داوری و قضاوت وی در مورد خودش نیست
ویلیام جیمز از کسانی است که نخستین بار در اثری با عنوان اصول روانشناسی بر ضرورت حرمت خود تأکید کرده است. همزمان با او، جامعهشناسانی، مانندچالز کولی4 به بررسی حرمت خود پرداخته و آن را به منزله نیاز حیاتبخش آدمی توصیف کردهاند. در واقع، با پیدایش رویکرد روانیـ اجتماعی، محققانی نظیرهورنا،5 فروم6 و سالیوان7 به بررسیهای نظامداری درباره حرمتخود پرداختند، اما اوج مطالعات در اینباره و قلمداد کردن آن به مثابه یک سازه شخصیتی، در آثار انسانگرایانی، مانند راجرز8 و مازلو دیده میشود
پارهای از محققان نیز نشان دادهاند که انسان مانند شیء، دو ارزش ابزاری و درونی دارد. این دو بعد، به ترتیب به جنبه های کنشی و کیفی انسان بازگشته و تشکیلدهنده ابعاد اصلی حرمت خود به حساب میآیند؛ ابعادی که در چهارچوب دو مؤلفه احترام (صلاحیت، استعداد و سطح عملکرد) و تمایل یا علاقهمندی (هویت اجتماعی، منش اخلاقی و جذابیت) متمایز میشوند. این نویسندگان نشان دادهاند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود قابل جداسازی است. صلاحیتخود، نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که فرد در آن، خود را عامل عمل احساس کرده، هوشیارانه و هدفمند به کسب تجربه پرداخته و پیامدهای مورد علاقه و نیاز خود را از رهگذر تمرین و تجربه به دست میآورد. بنابراین، سطح صلاحیت خود میتواند جهتگیری مثبت یا منفی داشته باشد. اینگونه جهتگیریها معمولاً در مقایسه با منبع قدرت درونی فرد و سطح کارآمدی وی، سمت و سوی منفی یا مثبت پیدا میکنند. علاقه به خود، بهعنوان بعد دیگر حرمتخود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد بهعنوان یک موجود اجتماعی فراهم میآورد. رشدیافتگی علاقه به خود، نوعی احساس ارزش اجتماعی است که فرد درون خود آن را تجربه میکند
برخی دیگر از پژوهشگران، حرمت خود را به منزله نوعی بازخورد تلقی کردهاند؛ بازخوردی که میتواند به صورت کلی (مانند بازخورد نسبت به دانشگاه، جامعه و;) یا به شکل خاص یا موردی (مانند جذابیتهای موقعیتی و با کیفیت یا گروه خاصی از دانشگاه) باشد. افزون بر این، بازخورد، دو مؤلفه اساسی شناختی (تجسم فرد از چیز خاصی، مانند شخص، گروه، شیء و;) و عاطفی (جهتگیری مثبت یا منفی به شخص، گروه، شیء و;) دارد.11 از نظر براندن،12 ارزشیابی فرد از خویشتن به اندازه مسئله مرگ و حیات برای وی اهمیت دارد، زیرا چون ارزشیابی شخص از خویشتن، آثار برجستهای در جریان فکری، احساسات، تمایلات، ارزشها و هدفهای وی دارد، کلید فهم تمامی رفتارهای اوست و به منظور شناخت حالات روانی انسان و پیبردن به روحیات او، باید به طبیعت و میزان حرمت خود و معیارهای قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت
شیهان13 از حرمت خود سالم به منزله نیاز اساسی انسان و چیزی که به او پیوسته است و برای دستیابی به آن تلاش میکند، یاد کرده است. مازلو14 در طبقهبندی نیازهای انسان، نیاز به احترام و حرمت خود را از نیازهای اساسی و عالی دانسته و درباره اهمیت و کارکرد آن چنین میگوید
ارضای نیاز حرمت خود، به احساساتی، از قبیل اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، لیاقت، کفایت و مفید بودن در جهان منتهی خواهد شد، اما بیاعتنایی به این نیاز موجب احساساتی، از قبیل حقارت، ضعف و درماندگی میشود
همچنین او معتقد است که حرمت خود، حوزههایی از جمله نگرش به خود، آگاهی داشتن از استعدادهای خود و تصدیق آنها، روشهای مقابله با شکست و توانایی مقابله با چگونگی نگرش دیگران درباره خود را دربر میگیرد
بسیاری از روانشناسان در طول سالها به این نتیجه رسیدهاند که حرمت خود، منعکسکننده تفاوتی است که میان خودپنداره واقعی (چه کسی هستم؟) و خودپنداره آرمانی (دوست داشتم چه کسی باشم؟) درک میکنیم. هرچه فاصله بین این دو نوع «خود» بیشتر باشد، «حرمتخود» فرد، پایینتر خواهد بود.17«خودآرمانی» تصویری از فردی است که مایلیم باشیم. وقتی خود ادراک شده و خود آرمانی با هم منطبق باشند، حرمت خود بالاست. برای مثال، دانشآموزی که آرمانهای تحصیلی بالایی داشته و دانشآموز موفقی نیز هست، احساس خوبی درباره خودش دارد و ارزیابی مثبتی نیز از ویژگیهای خود خواهد داشت. برعکس، دانشآموزی که خودآرمانی اجتماعی دارد، اما در عالم واقع، دوستان کمی دارد، حرمت خود ضعیفی دارد. این مطلب، بیانگر تفاوت خود درک شده و خودآرمانی است که در نهایت، مشکلاتی را در خصوص حرمت خود در پی دارد
رابطه هویتیافتگی بهعنوان منزلت مطلوب هویتی با ابعاد کنشوری بهینه روانشناختی مورد مطالعه قرار گرفته است. واترمن19 طی مروری بر پژوهشهای انجام شده در این زمینه، رابطه هویتیافتگی را با حرمت خود بالا، اضطراب و افسردگی پایین، هدفمند بودن، همکاری و کمک به دیگران، ظرفیت صمیمیت بالا و برخی جنبههای تفکر انتزاعی، گزارش کرده است. کروگر20 نیز با اشاره به نتایج پژوهشهای مختلف، رابطه سردرگمی هویت را با حرمت خود پایین، استقلال پایین، پایینبودن سطح قضاوت اخلاقی (اخلاق پیشقراردادی یا قراردادی)، سطح بالای ناامیدی، فاصلهگرفتن از دیگران و انزواطلبی و نیز استفاده از سبکهای شناختی کمتر پیچیده در مقایسه با هویتیافتگی و بحرانزدگی، گزارش کرده است
بسیاری از تحقیقات توانستهاند که همخوانی مثبتی بین دینداری و حرمتخود، نشان داده و تنها تعداد اندکی از آنها عدم رابطه بین آن دو را گزارش کردهاند. نتایج یک نظرسنجی ملی امریکایی ـ افریقایی در سال 80 نشان میدهد که دلمشغولی مذهبی با حرمتخود، همبستگی دارد. در پژوهشی از نوجوانان کاتولیکِ ایتالیایی که از پنج فرهنگِ مختلف بودهاند، همبستگی مثبتی بین دین و حرمت خود یافت شده است.22 بنسون و اسپیلکا23 بین حرمتخود و تصور مثبت از خدا در بین دینداران، به یک همبستگی دست یافتهاند
از میان شاخصهای مختلف کنشوری بهینه روانشناختی، بهرهمندی از حرمتخودِ مناسب و اضطراب پایین به سبب نقش آنها در سلامت روانی، اهمیت بیشتری دارند. بسیاری از مطالعات انجامشده در خصوص رابطه حرمت خود و مقوله هویت است. نتایج پژوهشهای مختلف نشاندهنده وجود حرمت خود بالاتر در افراد هویتیافته است، در حالی که سطح حرمت خود سایر منزلتهای هویتی، پایینتر است.24 حاصل حرمت خود، یعنی ارزش و احترامی که فرد برای خویشتن قائل است. همچنین حرمت خود یکی از تعیینکنندههای اصلی افکار، عواطف، بازخوردها و رفتارهای شخصی شمرده میشود. تأثیر متقابل حرمت خود و تجربههای موفق و شکست در زمینههای مختلف آموزشی و غیرآموزشی، در پژوهشهای مختلف، بررسی و تأیید شده است. کوپر اسمیت25 با مطالعات وسیع خود در مورد حرمت خود، به این نتیجه رسیده که افراد دارای سطح بالای حرمت خود در مقایسه با افراد دارای سطح حرمت خود پایین، استرس، اضطراب، درماندگی و نشانههای روانتنی کمتری داشته و حساسیت کمتری در برابر شکست و انتقاد نشان میدهند
حرمت خود، پیشبینیکننده قوی برای رضایت از زندگی در میان مردمان شمال امریکاست. البته این امر در مناطق مختلف متفاوت بوده و یافتههای بینفرهنگی اخیر خاطرنشان میکند که نیرومندی رابطه بین حرمت خود و رضایت از زندگی در بین فرهنگها بهطور قابل ملاحظهای متفاوت است.27غضنفری در پژوهش خود، ضمن بحث در مورد چگونگی تأثیرگذاری فرهنگ در شکلگیری مفهوم خود، رابطه بین الگوی فرهنگی جمعمداری و حرمت خود با بهزیستی در دختران ایرانی و کانادایی را بررسی کرده است. نتایج این بررسی نشان میدهد که تمایلات جمعی در دختران ایرانی نقش مهمی در شکلگیری مفهوم خود و سلامت روانی دارد، در حالیکه حرمت خود فردی در دختران کانادایی نقش بیشتری در سلامت روانی ایفا میکند
کلمات کلیدی :